در راستای تقویت روحییه خودم در ایام امتحانات شعر گفتم در حد لالیگا (اعتماد به نفس رو ببین):

 

دیگه گذشت اون روزا که میخوابیدیم تا عصرها

 

حالا با یک کتابچه که شب مثه یه بچه تو بغلم میخوابه همش داریم میخونیم هندسه و گسسته

 

خدا کنه نمونیم تو کار این فلسفه

 

میخوام که درس بخونم نمره ی بیست بیارم حتی اگه بالشتم کتاب درسی باشه

 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : پنج شنبه 21 دی 1387برچسب:شعر,امتحان,روحیه , فلسفه , | 18:37 | نویسنده : shakiba |

این شعر خودم گفتم دبیر حسابان مونم خیلی دوست داشت

نمی دانم حسابان چیست .کتاب است؟

کتابی گنده و بی محتوا است

بماندم اندر این حد و توابش

بگفتم روزی بر جانم معلم

معلم آیا این درس سخت است

بگفتا سال دیگر سخت.سخت است

خدایا دیپلمی از بهر ما ده

نمی خواهم ریاضی برق برده

اگر لطفی کنی اندر فراگیر شوم پیروز اندر کسب فوقش

کنم روزی هزاران بار شکرت

خدایا آیا این گنده کتاب است ؟؟؟؟؟؟؟؟

اگر ردی شدم اندر پاسش تو لطفی کن به پاس اشکهایم

توانی ده به پاسانم تمامش

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : جمعه 6 مرداد 1391برچسب:حسابان,شعر, | 13:27 | نویسنده : shakiba |
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
.: Weblog Themes By VatanSkin :.